۱۳۹۰ آبان ۲۸, شنبه

ما و مافیای ما

حکومت شوروی سابق که از هم فرو پاشید نیروهای سابق ک گ پ و اونائی که من نمیدونم کیا بودن مخوفترین مافیای جهان رو راه انداختن که در عرض دو سه سال یاکوزای ژاپن و مافیای سیسیل رو از خاطره ها پاک کرد . همین انتظار رو برای بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی دارم . باندهای قدرت فعلی که پشتوانه نظامی دارن و در مواد مخدر و هر چیز دیگه ای که جریان مالی بالائی داشته باشه دست دارن بعد از فروپاشی حکومت نه تنها تضعیف نمیشن بلکه با قدرت بیشتری فعالیتهاشون رو گسترش میدن . بستر مناسب برای این کار هم در کشور کاملا مهیاست .: عدم وجود تشکیلات و سازمانهای مردمی . بی قیدی و بی توجهی به منافع عمومی در بین مردم که بیش از سه دهه است درجامعه رواج پیدا کرده . فاصله گرفتن از شاخصهای فرهنگ اجتماعی جوامع بشری و ....
این باند بازی چیزیه که سالهاست در همه جا و به همه نحوی خودش رو به صورت تفکر و روش غالب داره مطرح میکنه و در هر جائی و هر زمینه ای میشه اونو دید ؛ چند تا دستفروش که با هم کار میکنن میرن یه راسته رو مال خود میکنن و هر فرد جدیدی رو از اونجا متواری میکنن ؛ چند تا راننده مسافر کش تو یه مسیر نوبت رو رعایت نمیکنن و خارج از نوبت مسافر میزنن و اعتراض سایر راننده ها رو با دعوا و تهدید و ارعاب جواب میدن ؛ چند نفر که تو یه تیم ورزشی هوای همو دارن حتی با به باخت دادن تیم و به بازی نگرفتن برخی از بازیکنها در زمان مسابقه مربی عوض میکنن ؛ بچه های مدرسه ای با قلدر بازی و اذیت کردن دیگران بعضی از همکلاسی ها و هم مدرسه ایهاشونو تلکه میکنن ؛ .. جدیدا میگن یه گروهی تو فضای مجازی خودمون شکل گرفته ( که ظاهرا نه عرزشی هستن نه تو هیچ جریان سیاسی جا دارن ) که از هر کی خوششون نمیاد و باهاش مسئله پیدا میکنن دسته جمعی ریپورتش میکنن و آی دیشو با مشکل مواجه میکنن . ( قبلا هم تو فضای مجازی شاهد بودیم که گروه های چند نفره با هم میریختن سر یه نفر به جای بحث و تبادل نظر طرف رو ترور شخصیت میکردن ) . خب با چنین فضا و شرایطی بعد از فروپاشی حکومت شاهد اتفاقات و جریاناتی خواهیم بود که نه تنها خوشایند نیست بلکه شرایط زندگی رو به مراتب سخت تر و غیر تحمل تر میکنه ( هر چند این روند بدون فروپاشی حکومت هم ادامه پیدا خواهد کرد و رشد میکنه - ولی بعد از تغییرات بزرگ دچار جهش ماهوی خواهد شد ) . و جالب اینه که در شرایط فعلی برای مقابله با هر کدوم از این باندها و جریانها تنها راه ممکن تشکیل یه باند و گروه در مقابل اونهاست و
گویا این تراژدی کمیک سرنوشت جامعه ماست

۱۳۹۰ مهر ۳۰, شنبه

برای گودر

مرثیه سرائی نمیکنم . کوتاه و خلاصه میگم . گودر داره روزهای پایانیش رو میگذرونه . گودری که بنا به شرایط و زمان و افراد کاربر در اون نه یک جامعه مجازی بلکه یه فرهنگ شد . با خورده فرهنگهای درونش . فرهنگی که بنا به همون دلالیلی که منجر به شکل گیریش شد دیگه قابل تکرار نیست . قابل فراموش شدن هم نیست . با پایان گرفتن این فرهنگ و تمدن در این فضا مهاجرین این فرهنگ رو به جاهای دیگه منتقل میکنن و طبیعیه که این مهاجرین بر اساس خورده فرهنگهای خودشون بخشی از این فرهنگ رو در جای دیگری گسترش میدن و با توجه به شرایط جدید این فرهنگ میتونه عوض بشه ؛ و حتما عوض میشه . ولی این که تا چه حد متحول بشه و به چه سمت و سوئی مایل بشه بستگی به شرایط فضای جدید و مهاجرین داره که اون قسمت دوم یعنی مهاجرین بسیار تاثیر گذار تر هست . اما چیزی که غیر قابل انکاره اینه که اون فرهنگ گودر دیگه قابل تکرار نیست . قابل فراموش شدن هم نیست .
پی نوشت : اینو قرار بود بذارم برای روز آخر . بعد فکر کردم ممکنه جو خیلی احساستی باشه تو اون زمان و جای این حرفا نباشه . اینه که همین الان منتشرش میکنم .

۱۳۹۰ مهر ۱۴, پنجشنبه

آن مرد با سیب آمد


آن مرد آمد .
آن مرد با سیب آمد .
آن مرد رفت .
آن مرد دنیا را پر از سیب کرد و رفت .

پی نوشت : چقدر خوبه که وقتی یه نفر میره اینقدر به نیکی ازش یاد میکنن . از خودش و به خصوص نتیجه کارهائی که کرده .

۱۳۹۰ مهر ۱۱, دوشنبه

پیرامون افشاگری

بارها شنیدید که مسئولین مختلف در منازعات با دیگر مسئولین از اهرم فشار افشاگری استفاده کردن . این رو هم در زمان اصلاحات از مسئولین و نمایندگان و حتی روزنامه نگاران شنیدیم و هم در زمان احمدی نژاد از نمایندگان و دولتمردان و عوامل رسانه ای اونها. نکته خیلی ساده و روشنه . اگراطلاعاتی وجود داره و تهدید کننده به اونها دسترسی داره ولی اونها رو منتشر نکرده فقط میتونه علتش باج خواهی و زد و بند پشت پرده باشه و اگر بعد از تهدید اقدام به نشر اونها گرفته بشه یعنی زد و بند ها در جهتی نبوده که دوست داشته . در هر صورت درسته که از این افشاگریها جهت افزایش اطلاعات عمومی استقبال میشه ولی به دید بنده کسی که اطلاعاتی رو داشته و از اون برای زد و بند و حق السکوت استفاده کرده بسیار نکوهیده تر از فرد یا جریانیه که به هر موضوعی هر چند بزرگ و حاد متهم میشه . اگر اسناد و اطلاعاتی در مورد قانون شکنی فرد یا افرادی وجود داره باید بدون فوت وقت در اختیار افکار عمومی قرار بگیره و گرنه هر دو طرف موضوع ( افشا کننده و افشا شونده ) رو باید با هم بست به یه گاری .
وقتی مردم رو اینطور سیاهی لشکر و ... فرض میکنن اوج بیشعوری و توهین رو به نمایش گذاشتن

۱۳۹۰ مهر ۹, شنبه

خود کشی

"خودکشی سه نوع داره .خودخواهانه / دیگر خواهانه /آنومیک . در اولی فردگرائی به حدی میرسه که ارتباط فرد با جامعه قطع میشه . در دومی فرد اینقدر درگیر جامعه پیرامونش میشه که فردیت خودش رو فراموش میکنه . در نوع آنومیک علت ناشی از بی هنجاری هست (که در ایران بیشترین مصادیق رو داره ) در واقع حاصل یک بحران نظم اجتماعی در درون جامعه و بروز بحرانهای متعدد، مثل بحرانهای خانوادگی، اقتصادی و همینطور بحران‌های اجتماعی است که فرد را می‌برد به سمت تلاش برای کاهش دادن رنج‌های خودش ." (نقل از دکتر سعید مدنی )
آمار رسمی خودکشی در ایران
سال 1382 تعداد 3967 نفر
درسال 1385 تعداد 7402 نفر ( اقدام به خود کشی )
سال 1386تعداد 4200نفر
در مورد سالهای اخیر نتونستم آماری پیدا کنم . گویا مثل خیلی دیگه از معضلات منع اعلام آمار وجود داره . در خصوص پژوهش پیرامون علل و شرایط و نتایج خودکشی فکر میکنید چند تا تحقیق حتی ساده مثل این در کشورمون وجود داشته باشه ؟ ( تو چند تا خط میتونید نتیجه اون تحقیق متفرقه رو بخونید ) . من نه متخصص این امر هستم و نه اصول کار پژوهشی برای این نوشته رو رعایت کردم . این یه نوشته ساده است از روی کنجکاوی که ببینم این همه مطلب در مورد دو فقره خودکشی اخیر توی فضای مجازی بر چه مبنائی صورت گرفته . این دو مرحوم خیلی با سایر درگذشتگان فرق میکردن ؟ سایر افرادی که خود کشی کردن و میکنن ارزش توجه رسانه ای ندارن؟ مد ( جو قالب ) روز بود ؟ همه نوشته ها جنبه خبر رسانی صرف داشته ؟
بسیار مایلم نظرات در این باره رو بشنوم و علت نوشتن این متن هم همین بوده .

۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه

جنبش افسران آزاد

جنبش افسران آزاد که توسط حسین هرموش و ابراهیم مجبور از افسران جدا شده ارتش سوریه تشکیل شده تبدیل به یک گروه چندین هزار نفری از سربازان و درجه داران و افسران ناراضی ارتش سوریه شده که برای سرنگونی حکومت اسد به مردم پیوسته و دست به مقاومت مسلحانه زدن . این گروه که در استانهای مختلفی پراکنده هستن به صورت غیر متمرکز و نا هماهنگ به مقابله با ارتش سوریه اومدن که البته در مقابل نیروهای کاملا مسلح ارتش به سلاح های سنگین هنوز نتوستن عملیات مهمی رو سازماندهی کنن ولی اون چیزی که از شواهد و قراین بر میاد اینه که در هفته های آینده درگیریها در سوریه شدید تر خواهد شد تا حدی که جنگهای خیابانی خونین لیبی رو برای سوریه هم میشه متصور بود . و اگر این در گیریها منجر به بروز اختلافات قبیله ای در سوریه بشه خطر جنگ داخلی سوریه رو تهدید میکنه که اونوقت بحث مورد علاقه کشورهای غربی و به خصوص اسرائیل یعنی تجزیه هم وارد میدان میشه ( که البته همه اینها فرضیات بر اساس فرضیات هست ). حالا اگه همه این فرضیات به دنبال هم به وقوع بپیونده انگیزه عدم ورود کشورهای غربی به موضوع سوریه قابل درک تر میشه . تجزیه سوریه بهترین نتیجه ایه که غرب میتونه از تحولات سوریه انتظار داشته باشه .

۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه

در چگونگی محکوم کردن اعدام

موج جدید تو فضای مجازی راه افتاد . بدو بدو که عقب نمونی . دیر رسیدی یه چیز جدید بگو به یه چیزی که دیگران گیر ندادن گیر بده که معلوم شه تو هم یه چیزی گفتی . یکی برگشته فحش میده به پونزده هزار نفر که رفتن تماشا . بعد هم میگه همه اینا قاتل بلقوه هستن . خب این چه جور فعال مدنی به حساب میاد که فله ای مردم رو میبنده به فحش و بعد هم مثل دادستانی جمهوری اسلامی همه رو متهم میکنه . ناراحتی از این که جمعیت زیادی رفته برای دیدن اعدام برو بگرد ببین یه تحلیل گر امور اجتماعی یا یه رفتار شناس در این باره تحلیلی چیزی نوشته بعد بیا اونو شیر کن نه که دهنتو واز کنی همه رو ببندی به فحش و بعد بگی همه اینا قاتل بلقوه هستن . اون یکی یادش رفته سر قضیه سقوط هواپیما هنوز لیست پرواز منتشر نشده بود اسامی کشته شدگان معلوم نبود تند تند اومده بود یه نوت خنده دار زده بود در باره سقوط هواپیما که یه وقت جا نمونه و سوزه مورد نظرش رو دیگران کار نکنن ( فکر کنید اونائی که داشتن تو نت سرچ میکردن لیست کشته شدگان رو پیدا کنن و به این مطلب خنده دار میرسیدن تو اون ساعت چه حالی پیدا میکردن ) حالا اومده با لحن ادبی مینویسه مثلا : شبتان خوش ای جمعیتی که رفتید به نظاره اعدام و آسوده میخوابید و از این حرفا . خب تابلوئه که فقط میخاد تو این موج از غافله عقب نمونه . این یکی اومده میگه حالا رفتید تماشا که رفتید چرا عکس میندازید . عنوان متنش هم عکس یادگاری با طناب دار یا یه همچه چیزی بود .
این ایراده که میگیری ؟ چرا عکس گرفتید ؟ تو درگیریهای خیابونی با موبایل عکس و فیلم گرفتن شهروند خبرنگاری بود حالا شد کار غیر اخلاقی ؟
آدم خجالت میکشه وسط این همه .... بگه مخالف اعدامه . این جور وقتها تو این فضای ... مجازی آدم بهتره مواضعش و نظراتش رو در مورد این مسائل مطرح نکنه.

۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه

باید اونا رو کشت ؛ باید نابودشون کرد

تنشهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی اونقدر طی این سالها زیاد شده و امکان تخلیه نداشته که خیل عظیمی از مردم رو تبدیل کرده به انبار باروتی که بعضا منتظر جرقه هم نیستن . بروز ناهنجاریهای عموما خشن همگی ناشی از این فشارهای مدام روی اقشار مختلف جامعه است . وقتی شرایط عمومی جامعه شدیدا پلیسی و امنیتی میشه که حتی فانوس هوا کردن هم جرم میشه و بچه ها و نوجوونها توسط نیروهای پلیس مورد ضرب و شتم قرار میگیرن صحبت کردن از آرامش و خویشتن داری در زمانی که تحولات اجتماعی شکل بگیره بیشتر به شوخی های بی نمک و بی مخاطب شبیه میشه . این همه فشار و تحقیر قطعا منجر به تمایلات تلافی جویانه به خصوص در بین اقشار مختلف چه جوانهای طبقه متوسط و چه جوانان و میانسالان اقشار پایین دست جامعه ( هر کدام هم با انگیزه های متفاوت ) خواهد شد . چیزی که امروزه از زبان خیلیها در گوشه و کنار جامعه در مورد پلیس و نیروهای امنیتی و حاکمان وقت میشنوی در این خلاصه میشه : باید اونا رو کشت ؛ باید نابودشون کرد * .
قطعا حاکمان وقت هم متوجه این امر هستند که اگرمردم شروع کنن به اقدامات براندازانه هیچ شانس و امیدی به ادامه حیات نباید داشته باشن و به همین دلیل با خشونت و بی رحمی هر حرف و حرکتی رو در نطفه سرکوب میکنن و معتقد هستند که این طیف از مردم در کشور مازاد هستند و باید اونا رو کشت ؛ باید نابودشون کرد * .
در چنین احوالی نمیشه با امید واری به آینده نگاه کرد و چیزی که بیشتر از هر چیزی قابل تصوره : خون و خون و خون و ...

* عنوان دیالوگی از یک فیلم درجه سه بسیار قدیمی که بد من فیلم در نقش یک ماشین آدم کشی در مورد همه افرادی که خاسته ای داشتن در جواب چه باید کرد رئیسش میگفت : باید اونا رو کشت ؛ باید نابودشون کرد . خشونت درون این منطق اونقدر بوده که بعد از این همه سال از ذهن نگارنده خارج نشده .

۱۳۹۰ شهریور ۱۲, شنبه

سبزها و غائله آذربایجان

اونائی که فراخوان میدن برا مثلا الله اکبر گفتن سر پشت بوم و کسی ازشون استقبال نمیکنه حتی در حد یه خز بازی و آب پاشی وقتی میبینن جریانهای اجتماعی بدون اونها میتونه چنین تجمعاتی رو برپا کنه که حتی پس از به خشونت کشیده شدن تو هفته بعد هم دوباره تو ارومیه و تبریز و شاید شهرهای دیگه که من خبر ندارم تکرار میشه چه حسی دارن الان؟ مثلا حسودیشون شده ؟ یا احساس خیط شدن بهشون دست داده یا چی؟ لال شدن الان؟
طبیعیه که اگه الان لالمونی بگیرن فردا کسی تره هم به ریششون نبنده که الانش هم ... والا چی بگم .
چیزی که الان دیده میشه اینه که ارتباط بدون رسانه در لایه های اجتماعی هنوز وجود داره و با قدرت تمام میتونه تاثیر گذار باشه و اگه در جای دیگری میبینیم که عمل و اثری از یک گروه و جریان نیست علتش رو در چیزهای دیگه باید جستجو کرد.

پی نوشت:لازم به توضیح میدونم که واژه غائله رو بنا به سبقه تاریخی مشروطیت انتخاب کردم که از طرف حکومت در خصوص قیام مردم آذربایجان به کار برده میشد و در زمان جنگ جهانی دوم هم از طرف حکومت پهلوی در مورد پیشه وری و جریان های سیاسی اون زمان به کار رفته وگرنه پر واضحه که این یک کنایه است و قصد بی احترامی به حرکت اجتماعی هموطنان خطه آذربایجان در کار نبوده و نیست

۱۳۹۰ مرداد ۱۴, جمعه

دوران مشروطه

زمانی که اولین گروه ایرانیان برای تحصیل به خارج از کشور فرستاده شدند سنگ اول آشنائی با تفکر و تحول غرب بنا شد. با سفرهای شاهان قاجار و همراهان و تبادل سفرا و ترجمه متون و ... این آشنائی ها سرعت بیشتری گرفت . پس از اختلافات زیاد بین دربار و معتمدین مردم ؛ خواست عدالتخانه اولین خواسته عمومی مردم از حکومت بود . جدا از کارشکنیها و مخالفتهای شیخ فضل الله نوری آخوند وابسته به دربار و عامل عین الدوله که پس از فتح تهران و پیروزی مشروطه خاهان به دار مجازات آویخته شد نقش برخی از روحانیون در اعتصابات اولیه بازار قابل انکار است از جمله سید عبدالله بهبهانی که ارتباطات خوبی با سلف عین الدوله داشت و و منافع از دست داده بود. واقعیت این است که در تهییج عامه مردم که حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند این روحانیون بودند که میتوانستند نقش آفرینی کنند چه در مسائلی مانند قضیه تحریم تنباکو یا حتی قائله میدان توپخانه که با ترور امین السلطان پایان یافت . اما آنچه مشروطه خاهان را در قدرت قرار داد فتح تهران به دست مبارزان گیلان و اصفهان بود و البته به قدرت رسیدن مجاهدان در آذربایجان . ولی آنچه که مانع تحقق اهداف مشروطیت بود بیش از هر عاملی عدم آگاهی عموم مردم وسوء استفاده افراد و جریانها از این بی اطلاعی و علم کردن پرچمهائی چون مشروعه خواهی در مقابل مشروطه خواهی . همان چیزی که هنوز هم جامعه را از مشروط کردن حکومت دور کرده و حاکمان را در استبدادشان مقتدر.

۱۳۹۰ مرداد ۱۱, سه‌شنبه

فعالیت گروهی

خبر ورود مجلس و پلیس و حوزه علمیه و اطلاعات و ... به ماجرای آب بازی دسته جمعی یا اون خز بازی تو پارک یه بار دیگه نشون داد که سیستم قدرت فعلی از هر گونه کار گروهی واهمه داره ( البته این که ایدئولوژی اونها با شادی مردم هم مشکل داره جای بحث نداره وهمه میدونن ) . تا وقتی توی این فضای مجازی تو تنهائی خودمون نشستیم و بدترین فحشها رو به نظام و امام و پیغمبر و خدا میدیم کسی کارمون نداره ولی وقتی با چار نفر دیگه هماهنگ میشیم که حتی بریم پارک کل نظام به لرزه میفته . من معتقدم این انفعال اجتماعی حتی اگه با بیش فعالی مجازی و بدترین نوشتارها علیه همه چی همراه باشه مطلوب سیستم قدرت فعلیه . تصور کنید برادر بزرگ از پشت مونیتورینگ این فضاهای مجازی وقتی همه ما رو رصد کرده و میخاد بلند شه با لبخند میگه : راضیم ازتون .
کار اجتماعی بکنیم . سینمای گروهی ؛ قدم زدن گروهی ؛ شعر خونی ؛ داستان خونی ؛ خیابون گردی ؛ کافه گردی ؛ هر چیزی که دوست داریم ؛ اون کار رو گروهی و خارج از فضای مجازی انجام بدیم . خودمون رو محبوس این فضا نکنیم . انفعال اجتماعی منجر به مرگ اجتماع میشه .

۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

انتخابات؟

در حالی که عوارض اعتراض به نتیجه اعلام شده انتخابات دو سال قبل شدیدا گریبانگیر معترضین هست گروهی که خارج از طیف قدرت هستند ( شدند ) شرایطی رو برای شرکت در انتخابات پیش رو مطرح کردند . اگر این اعلام شرایط بهانه ای برای اعلام مواضع و اعتراض به برخوردهای حکومت به ویژه حبس و محرومیتهای شدید و فراقانونی با فعالان باشه شاید قابل توجیه باشه ولی اگه واقعا اعلام شرایط حداقلی برای ورود به انتخابات باشه ممکنه از دید خودشون که اصل نظام رو قبول دارند یک راه مناسب برای ورود به حاکمیت و فعالیت باشه ولی از دید دیگران چه معنی میتونه داشته باشه؟ وقتی شریعتمداری در کیهان سرمقاله ای مینویسه با این مضمون که : فتنه گران با حضور در انتخابات ثابت میکنند ؛ درباره سلامت انتخابات کمترین تردیدی ندارند. چه طور میشه افکار عمومی رو متقاعد کرد که در یک انتخابات که توسط همین حکومت برگزار میشه شرکت کنند؟ و هدف اصلی گروهی که دارن از شرایط حداقلی برای شرکت در انتخابات صحبت میکنن چیه؟ از همه مهمتر : انتخابت ریاست جمهوری دو سال پیش چی؟ پذیرفته شد رفت پی کارش؟


۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه

آدم آدم است

چقدر آمادگی تغییر شرایط رو داریم؟ فرض کنیم توی یه مقطع کوتاه چند هفته ای حکومت ساقط بشه . به طبع این تغییر خیلی ساختارها از بین میره . آیا آمادگی زندگی جدید رو داریم؟ چقدر به شرایط فعلی وابسته هستیم ؟ به لحاظ مالی مثلا یا .... همه ما شرایط یکسانی داریم در وابستگیهامون به نظم فعلی ؟ چند نفر از ما مثلا بنا به شرایطی که الان تو گودر داریم حاظر به رفتن به گوگل پلاس با شرایط متفاوتش نیستیم ( به لحاظ وابستگی های مختلف توی گودر ) ؟ آیا تغییرات تدریجی در سیستم حکومت فعلی برامون بهتره؟ آیا در پی تغییرات بنیادی در نظام فعلی هستیم ؟ و اگر دنبال چنین تغییر سریعی هستیم حاظریم بهای اونو بپردازیم ؟ اونائی که با مهاجرت یکباره محیط و جامعه خودشون رو عوض میکنن تجربه خوبی دارن که شاید بتونن در این باره برای دیگران صحبتهای جالبی داشته باشن . هر چند مثال خیلی منطبقی نیست ولی یه سری چیزا رو آدم دستگیرش میشه . این سوال در خصوص میزان آمادگی ما برای تغییرات سریع و بنیادین رو باید بی پرده از خودمون بپرسیم و به خودمون جواب بدیم .
* آدم آدم است نام نمایش نامه ای از برتولت برشت . در این نمایش نامه یک ماهیگیر محلی تبدیل به یک سرباز جنگی بی رحم میشه و جائی در موردش گفته میشه که از اون آدمائی هست که اگه توی یه آبگیر بیفته ؛ بعد از یه مدت بین انگاشتاش پره در میاد و مثل اردک کواک کواک میکنه.

۱۳۹۰ تیر ۱۰, جمعه

گوگل+

گوگل پلاس وارد عرصه شده . آیا کاربرد گودر در بین کاربرا تغییر میکنه؟ کار اصلی گوگل ریدر خوندن فیدهاست ولی ما مثل یک شبکه اجتماعی ازش استفاده میکردیم به خصو ص با نوت نوشتن و کامنت بازیهاش . ( من خودم پستهای فوتبالی رو تو گودر مینوشتم ) . ولی نکته اینه که اونائی که مدت طولانی ( اکثرا بیش از یک سال ) تو گودر فعالیت کردن و مخاطبهای زیادی رو جمع کردن به راحتی با یک فضای جدید کنار میان؟ از طرفی کاربرهای فعالی که چند ماهه وارد این فضا شدن و حس میکنن علی رغم نوشته های خوبشون از سلبریتی ها جا میمونن ( به لحاظ مورد توجه قرار گرفتن و خونده شدن ) چون به اندازه اونها مخاطب ندارن این فضای جدید رو یک فرصت می بینن؟
شکل گیری حلقه های جدید و بزرگ توسط اونها میتونه دامنه مخاطبینشون رو زیاد کنه در حالی که قدیمی ترها هر چند که حلقه های دوستان صمیمی خودشون رو میتونن به فضای جدید منتقل کنن ولی قطعا امکان این که همه مخاطبینشون رو در اونجا داشته باشن رو ندارن و این شاید تفاوت رویکرد قدیمیهای گودر با جدید تر های فعال باشه .
البته اسم مخفف این فضای جدید هم گویاخیلی مهمه درست مثل رنگ ماشینی که باید خریداری بشه ( و مهم تر از مدل و کارائی اون ماشینه )

۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

حمایت ؛ اعتصاب غذا ؛ هدی صابر

بحث حمایت از اعتصابیون زندان اوین بحث روزه . نحوه حمایت مورد بحث قرار گرفته . من یه سوال دارم . فکر میکنید راهی باشه که یه اعلام عمومی کنیم برای درخواست تغییر نام خیابان مونت مریون در دوبلین به نام هدی صابر؟ شدنی هست ؟ حمایت میشه از چنین درخواستی ؟ این حمایت از اعتصابیون به حساب میاد ؟ آدرس سفارت ایران در ایرلند شماره 72 در MOUNT MERRION هست . اگه ( اگه ) اسم این خیابون به نام هدی صابر تغییر کنه جدا از تمام ابعاد جهانی که پیدا میکنه ؛ تمام مکاتبات به سفارت ایران در ایرلند باید به آدرس خیابون هدی صابر باشه . حتی مکاتبات دولتی . اگه فکر میکنید این کار شدنیه و به تلاشش می ارزه ؛ از کجا باید شروع کنیم؟

۱۳۹۰ خرداد ۲۴, سه‌شنبه

دوران استالین

استالین پس از کسب ارائ حزب در شرایط خاص که برای خود مهیا کرده بود در سال 1934 دست به پاکسازی بزرگ زد . دبیر کنگره در لنین گراد ترور شد و با اعلام این که این ترور از طرف یاران تروتسکی صورت گرفته 100 نفر از مقامات دولتی و حزبی تیرباران شدند . استالین که خود را رهبر جهانی جنبش کمونیستی میدانست برای توجیه اقدامات خود سه دادگاه علنی فرمایشی ترتیب داد که در آن دهها تن از شخصیتهای مطرح به محاکمه کشیده شدند که دو تن از یاران لنین نیز در اولین دادگاه محاکمه و اعدام شدند . در کنار این سه محاکمه یک دادگاه نظامی شکل گرفت که پس از اعدام زنرال توخاچوفسکی و یازده نفر از فرماندهان ارتش سرخ سه چهارم کادر فرماندهی ارتش سرخ تصفیه شدند .
تمامی اعضای هیئت سیاسی حزب کمونیست غیر از استالین اعدام شدند.
افسرانی که به دست استالین کشته شدند بیش از افسرانی بودند که در جنگ جهانی دوم در دفاع از کشورشان کشته شدند .
در سالهای 1937 و 1938 بین چهار و نیم تا پنج میلیون نفر بازداشت شدند که نزدیک 900 هزار نفر انان اعدام شدند.
در اواخر دهه چهل بیش از 6 میلیون نفر به اردوگاه گولاک فرستاده شده بودند که نود درصد آنها از سرما و گرسنگی و فشار کار اجباری جان باختند .

۱۳۹۰ خرداد ۲۲, یکشنبه

برای بابی ساندز و امروز برای " هدی صابر "

قطره قطره مردن

و شب جمع را به سحر آوردن

روشنانه زیستن

خاموشانه مردن

مردن

با لبخند

و پایان بخشیدن

به دود تردیدی تاریخی:

بودن

یا

نبودن

سیاوش کسرایی ۱۳۶۰

۱۳۹۰ خرداد ۱۹, پنجشنبه

از قرون وسطی 2

کپرنیک منجم پر آوازه لهستانی قرون وسطی یک کشیش بود . او که در فلسفه و نجوم و طب و حقوق صاحب نظر بود به نظریاتی مخالف بطلمیوس معتقد شد . او معتقد بود زمین مرکز جهان نیست و خورشید به دور زمین نمیگردد . بلکه این زمین است که به دور خورشید میچرخد . این نظریه بسیار خطر ناک با عقاید کلیسا مغایر بود . چنانچه کپرنیک تا آخرین سال حیات خود این نظریات را پیش خود محفوظ نگه داشت و جالب این که کتاب خود را به پاپ تقدیم کرد و کلیسا آن را زیاد جدی نگرفت . ولی پس از موضوع گالیله زمانی که بحث مخالفت با اعتقادات مورد تایید کلیسا جدی شد ؛ افراد زیادی بنا به اعتقاد به نظریات کپرنیک جان خود را از دست دادند و این در حالی بود که خود کپرنیک در طول حیات خویش گرفتار دادگاه تفتیش عقاید نشد .

۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

از قرون وسطی

در دادگاه تفتیش عقاید کلیسای قرون وسطی آنچه می گذشت فرا تر از توحش بود . در چنین فضائی که جیوردانو برونو پس از ده سال شکنجه در سیاه چال و قطع زبان قبل از مرگ برای جلوگیری از بیان سخنانی که به زعم کلیسای " مقدس " کفر بود زنده در آتش سوزانده شد ؛ گالیله با اعتراف به چیزی مخالف اعتقاداتش زنده ماند و به کار خود ادامه داد .
مشکل بتوان این دو حرکت را با هم مقایسه کرد و یکی را تایید و دیگری را رد کرد ؛ تنها میتوان گفت هر دو در نهایت در مقابل خفقان مذهبی کلیسا پیروز شدند . گالیله با آنچه پس از اعتراف و در ادامه فعالیتهای خود انجام داد و بوردانو با انتخاب راه سخت و استواری بر عقیده ؛ هر کدام نقش خود را در این راه ایفا کردند .

۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه

پیرامون خبر خوش آزادی منصور اسانلو

خبر خوشحال کننده آزادی منصور اسانلو پس از چندین سال زندان و شکنجه های آنچنانی و آزار و مزاحمت برای اقوام ایشون خبر بسیار خوبی هست . گویا بیشترین نقش در این آزادی رو فشار های بین المللی و به خصوص سندیکاها و اتحادیه های کارگری اروپائی داشته . این خبر میتونه تحلیلهای مختلفی داشته باشه که نمیدونم دوستانی که این متن کوتاه رو میخونن چقدر در این رابطه اطلاع دارن و یا نظر ی دارن . خوشحال میشم اگه دوستان مطلبی در این رابطه دارن مطرح کنن . من این مطلب رو برای این منتشر میکنم که از نظر دوستانم در این خصوص مطلع بشم و ببینم چند نفر در جریان این موضوع بودن و هستن.

۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه

چه باید کرد ؟

اخبار پشت سر هم آوار میشن رو سرمون . فاجعه پشت سر فاجعه . انعکاس خبر این فجایع توی دور برمون همراه شده با ناله ؛ خشم ؛ فحاشی ؛ گریه ؛ احساس حقارت و عجز ؛ و بیشتر از همه نفرت.
نفرت .
این چیزی نیست که تا ابد بشه فراموشش کرد . نمیشه بخشید . نمیشه ازش گذشت . حتی اگه الان کاری از دستمون برنیاد . حتی اگه ندونیم که چه باید کرد ؛ تا ببینیم از دستمون برمیاد یا نه . اینکه بیایم بگیم خیلی پوست کلفت شدیم یا چه میدونم بی غیرت شدیم ؛ شاید تو لحظه بخشی از خشممون رو نشون دادیم ولی خوب میدونیم اگه بی غیرت بودیم . اهمیت نمیدادیم و اینقدر خودمون رو آزار نمیدادیم . هر بار که خبری فاجعه آمیز رو میشنوم ؛ هر بار که خبری از فاجعه ای باور نکردنی رو میشنوم و دیگه خیلی زود هم باور میکنم ابراز تعجبی هم در کار نیست ؛ این نفرته که بیشتر و بیشتر میشه . انباشته میشه تا در زمان خودش سر باز کنه .
من اهل بخشیدن نیستم .
من اهل گذشت نیستم.
من این نفرت رو تا ابد نسبت به تمام کسانی که
به وجودش آوردن
بهش دامن زدن
حتی سعی کردن که نفیش کنن
و حتی اونهائی که بیهوده سعی کردن خودشون رو دوست نشون بدن و من رو نهی کنن از این نفرت و دعوت به دوستی و محبت میکنن
حفظ میکنم .
من اهل بخشیدن نیستم .
من اهل گذشت نیستم.
من اونقدر از این نفرت لبریز شدم که حس میکنم زمان موعود خیلی نزدیک شده .
هر چند هنوز نمیدونم در اون زمان چه باید کرد .


۱۳۸۹ بهمن ۲۳, شنبه

زمان مناسب براي حظور مردم 25 بهمن نيست

به نظر من انتخاب 25 بهمن براي دعوت از معترضين بسيار شتاب زده و از روي احساسات صورت گرفته . در حالي که هيچ گونه اقدامي براي توجيه مردم براي حظور در خيابانها صورت نگرفته و فقط بر روي هيجانات احساسي ناشي از اتفاقات منطقه حساب باز شده غ اين اقدام کاملا اشتباه بوده و هست و نتيجه اي جز سرکوب شدن تعدادي جوان و سرخورده شدن تعداد بيشتري از معترضين به نظام رو نداره .
در حالي که بحران اقتصادي به تمام اصناف کشور داره فشار مياره و موج جديد تورم و بي کاري در سال 90 فشارهاي غير قابل تحملي رو به جامعه وارد ميکنه ؛ روزي مثل 11 ارديبهشت روز جهاني کارگر براي اقدامات يک پارچه در اعتراض به حکومت مناسب تره و هم زمان براي برقراري ارتباط بين اصناف و توجيه عمومي بيشتره و هم زمينه براي اعتراضات فراگير و بدون عقب نشيني در اون روز بيشتره چون ظاهرا مخاطبين دعوت 25 بهمن که احتمالا منحصر به تهران خواهند بود از ميان قشر متوسط جامعه هستند که فاقد تشکيلات صنفي و خواسته هاي شفاف و مدون براي پيگيري هستند . لذا اقدامات پراکنده و ايضائي احتمالي در 25 بهمن فقط ميتونه حاکميت رو مقتدر تر نشون بده و معترضين رو سرخورده تر کنه .

۱۳۸۹ بهمن ۸, جمعه

چه زود درگیریهای مصر مسائل ایران خودرو را به فراموشی داد

جو نت تو ایران مدتهاست که هو چی طلب شده . مدتهاست که مثل خبرگزاریهای آمریکائی دنبال سوژه های داغه . هر چیزی که هیجان ایجاد کنه میاد تو بورس . میخاد انتقاد به شادی صدر باشه / بحثهای عادل فردوسی پور / سقوط هواپیما / حوادث ایران خودرو یا درگیریها در مصر و تونس .
ارزش خبری این موارد همشون بالاست . ولی واقعا الان برای ما ایرانیها موقعیت اخوان المسلمین توی مصر یا وحید جنبلاط توی لبنان اولویت اول خبریه یا مسائل پیش اومده تو ایران خودرو ؟
همه مون هوچی طلب شدیم
همه

۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه

استعفای رئیس جمهور تونس و تجربه ای برای ایران

دولت تونس منحل شد . رئیس جمهور استعفا داده . در در گیریهای اخیر حدود 60 نفر کشته شدن . بحران اقتصادی مشهوده . تورم وجود داره . کاملا شبیه شرایط ایران . باید دید بعد از سقوط دولت چه اتفاقی میفته . تجربه قابل توجهی باید باشه برای ما ایرانی ها .

۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه

سقوط دولت حریری مشابه عزل متکی

دولت حریری با استعفای اعضای حزب الله سقوط کرد . حزب الله همه جا همان حزب الله است . زمانی که حریری قصد مذاکره با کاخ سفید را دارد اعضای حزب الله استعفا میدهند تا دولت حریری در لبنان سقوط کند . این موضوع شما رو یاد عزل متکی در زمان ماموریت نمی اندازد ؟ چقدر شباهت ! چه تفکری در پشت این اقدامات هست که اولین نتیجه اون بی اعتبار شدن یک کشور در مجامع بین المللی هست ؟

۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

محاکمه رحیمی یا واکسیناسیون

مطابق قانون در ایران هیچ فردی رو نمیشه برای یک جرم دو بار محاکمه کرد . مثلا اقای سلحشور وقتی برای جرمی محاکمه شد و به پرداخت چهار هزار تومان محکوم شد دیگه نمیشه برای اون جرم محاکمه بشه . حالا اگه برای رحیمی و مرتضوی و هاشمی دادگاهی سلحشورانه برگزار بشه نتیجه اون فقط واکسیناسیون این افراد در مقابل محاکمه قانونی در خصوص جرائم مربوطه است .