۱۳۹۱ دی ۲, شنبه

ما در شبکه های اجتماعی

مطالب این نوشته را در خصوص رفتارمان در محیط گوگل پلاس مینویسم ولی معتقدم با تقریب قابل قبولی در خصوص فیس بوک و برخی شبکه های اجتماعی دیگر  هم مصداق دارد .
کاربران در شبکه های اجتماعی با اهداف  مختلف و البته چند گانه فعالیت میکنند . جامعه فعالان فارسی زبان را شاید بشود به چند گروه عمده تقسیم کرد . برخی در شبکه های اجتماعی به دنبال پیدا کردن ارتباط با دیگران هستند . منظور از ارتباط صرفا ارتباط شخصی است . در کشورهای صنعتی سایتهای دوست یابی چه به لحاظ ارتباط عاطفی و چه به لحاظ پارتنرهای سکسی با دریافت مبالغی پول خدماتی را به مشتریان خود ارائه میکنن . حال اگر بخشی از ایرانیان با چنین رویکردی از شبکه های عمومی استفاده کنند نباید مورد تمسخر و تحقیر بخش دیگری از کاربران قرار بگیرند . شخصا گروهی که این بخش از فعالان را به لحاظ نوع رویکردشان تحقیر میکنند درک نمیکنم . بخشی دیگر از کاربران مشابه بخش اعظمی از سایر کاربران در سایر نقاط جهان برای پر کردن اوقات تنهائی خود به این شبکه ها مراجعه میکنند . عوارض زندگی های صنعتی و جوامع صنعتی منجر به کاهش امکان ارتباطات حقیقی در زندگی شده و این شبکه ها میتواند آلترناتیوی در این خصوص باشد . لذا برقراری ارتباطات فامیلی و حتی دوست یابی در حد معاشرتهای عمومی و ساده میتواند برای  بخشی از فعالان در این شبکه ها هدف باشد . رویکرد تجاری  یا به قول فرنگی ها بیزینس هنوز در بین کاربران ایرانی به نحو گسترده ای توسعه نیافته و شاید در حال حاضر کم جمعیت ترین و کم  مخاطب ترین بخش از  این فعالیتها در شبکه های اجتماعی به حساب بیاید . بخشی دیگر از فعالان  درشبکه های مجازی از این محیط برای ارائه علایق و سرگرمی های خود استفاده میکنند . موسیقی و شعر و سینما و ... و شیر کردن عکس بچه گربه که متاسفانه باز هم این آخری به عنوان سوژه جهت تحقیر توسط برخی استفاده میشود . گروه دیگری به لحاظ شرایط خاص سیاسی در ایران از این شبکه ها برای کسب خبر و تبادل نظر پیرامون مباحث سیاسی  و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و ... استفاده میکنند ( که متاسفانه علی رغم نزدیکی تمایلات نگارنده به این گروه بارها شاهد این بوده ایم که برخی از فعالان در این بخش کلا شبکه های مجازی را ملک بی چون و چرای این فعالیتها میدانند و دیگران را مورد شماتت قرار میدهند ) . تقسیم بندی گروه های دیگر چه بزرگتر و چه کوچکتر دور از دسترس نیست ولی چون هدف از این نوشتار چیز دیگری است موضوع را در اینجا به سمت هدف اصلی  سوق میدهم . 
فراموش نکنیم که در ابتدای متن هم ذکر شد که گروه بزرگی از فعالان با اهداف چندگانه در این شبکه ها حضور دارند . و این بدان معنی است که اگر کسی به موسیقی و شعر و ... علاقه مند است این موضوع مانع از این نیست که در شبکه های اجتماعی به مسائل مثلا سیاسی نپردازد و یا از هم صحبتی با دوستان لذت نبرد و یا در جستجوی پارتنری برای سکس نباشد . 
اما مشکلی که در بین فعالان شبکه های مجازی به چشم نگارنده بسیار برجسته آمده تداخل نابجای این خواسته هاست . این که در بین صحبتهای چند دختر پسر که از شوخیهای جنسی  و ... که با هم رد و بدل میکنند و دارند لذت میبرند وارد بحث شویم و بگوئیم که فلان زندانی سیاسی دارد به خاطر شما عذاب میکشد و شما دارید فلان و ... بسیار نفرت انگیز است . این که در محل تجمع مثلا دوست داران عکسهای بچه گربه وارد شویم و با فحاشی و تحقیر و ... به  گروه و جامعه آنها تعدی کنیم . بسیار ناشایست و ناپسند است . این که در میان صحبتهای چند نفر پیرامون مسایل سیاسی  وارد شویم و مثلا بگوئیم " سیاسیت پدر و مادر نداره ؛ بکشید بیرون بابا ؛ شما چقدر عکست خوشگله "  و یا .... مصداق بارز بیشعوری و سفاهت است . 
از همه اینها بد تر وقتی است که برای  نیل به هدفی  اقدامی متظاهرانه انجام دهید . مثلا فردی که برای خود نمائی و جلب توجه وارد یک بحث اقتصادی یا سیاسی بشود و با اظهار نظرهای پرت و متظاهرانه قصد جلب توجه داشته باشد جدا از این که مزاحمت ایجاد کرده  تا حدی قابل ترحم است چرا که این موضوع نشان میدهد نامبرده برای جلب توجه در زمینه های مورد علاقه خود فاقد جذابیت های لازم است و خود را مجبور به چنین رفتارهائی کرده .با توجه به این که  خود نمائی و شو آف به نحو نامناسبی در حال گسترش میباشد لازم میدانم در پایان ازدوستان خواهش کنم افرادی را که به قصد خود نمائی و ... در محیطهای نامتناسب با بیانشان مشاهده میکنید به محیطهای مرتبط با نیازشان راهنمائی کنید .

۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

محافظه کاری

انگیزه های محافظه کاری در جوامع جدا از روحیات فردی بیشتر معطوف به شرایط فردی و گروهی در جوامع هست . فرد یا گروهی که شرایط اقتصادی و رفاهی و .... مناسبی دارد به طور معمول تمایلی به ایجاد تغییرات بنیادین ندارد . برای پرهیز از کلی گوئی با مصادیق ساده موضوع رو باز کنیم . تاجری که از شرایط اقتصادی حاکم بر کشور نفع ببرد . به راحتی بتواند فرار مالیاتی کند . در زمان تورم بیش از میزان تورم سود کند و ... بدیهی است که مدافع حفظ شرایط موجود باشد ( آن بخشی از تجار و کسبه که در این شرایط متضرر بشوند از دایره شمول این گروه محافظه کار خارج خواهند بود ) . افرادی که به واسطه جریان حاکم موفق به اخذ قرار داد پیمانکاری میشوند یا با پست ثابت صاحب شغل میشوند ( و البته در خارج از روابط موجودشان با جریانهای قدرت به لحاظ شایستگی توان کسب این درآمد ها را ندارند ) مدافع حفظ شرایط موجود میشوند . افراد یا گروه هائی که به واسطه محدودیتهای شرایط موجود قادر به فعالیت سیاسی  ؛ اجتماعی  ؛ فرهنگی ؛ هنری  و ... میشوند و البته در صورت تغییر شرایط خوب میدانند افراد و گروه های  شایسته تری جای آنها را خواهد گرفت جزو مدافعین حفظ وضع موجود خواهند بود . افرادی که به حد اقلهائی قانع هستند وآن حد اقلها را مهیا کرده اند و ریسک پذیر نیستند و خطر احتمال از دست دادن حد اقلهای خود را در زمان تغییر احساس کنند از مدافعین حفظ وضع موجود خواهند بود . و .... البته که هر کدام از افراد یا گروه های ذکر شده ممکن است بنا به تمایلات خود و اولویتهای خود به لحاظ احساس نیاز به چیزی فراتر از داشته های خود به فکر تغییر وضع موجود باشند که نمیشود منکر وجود این افراد شد . از بدیهیات است که نیاز به تغییر  برای پیشرفت در وضع موجود خواهد بود و این موضوع کاملا به طیف نیازهای افراد و طبقات بستگی دارد . حال با توجه به هر نوع تغییر و میزان مورد نظر طیفهائی در محدوده موافقان و مخالفان قرار خواهند گرفت . 
این که در سال 88 تمایل به تغییرات بیشتر توسط قشر متوسط شهری مطرح میشد و اقشار طبقات پائین تر و بالاتر در نوع تغییرات مطرح شده منفعتی برای خود نمیدیدند قابل بحث میباشد و از طرفی با توجه به تغییرات شرایط اقتصادی جامعه طی سه سال گذشته این که اکنون طیف گسترده ای از جامعه با بحران معیشتی مواجه شدند و خواهان تغییرات هستند غیر قابل انکار . اما نوع تغییراتی که این بار مورد توجه قرار گرفته با این که ریشه های کاملا اقتصادی دارد ( ودر جوامع مدرن باید منجر به تمایل عمومی به دولتی با برنامه های مناسب  شرایط اقتصادی موجود بشود ) در کشور منجر به تحول خواهی های بنیادین خواهد شد . چرا که طی سه دهه گذشته افکار عمومی نسبت به بنیانهای حکومت شدیدا بد بین شده و تغییر کرده  . خواسته های فرهنگی و اجتماعی حتی در زمان اوج نگرفتن بحرانهای اقتصادی بی جواب مانده و مهمتراینکه سازمانها و تشکیلات صنفی و مردمی در کشور وجود ندارد که توان هدایت خواسته های عمومی را داشته باشد . لذا افرادی که در طیفهای محافظه کار فوق الذکر قرار نمیگیرند خواهان تحولات بنیادین در نظم و نظام موجود خواهند شد . حال این که موضوع روشنفکری و عوام بودن اقشار مختلف را در تفاوت خواسته ها و رویکردها عامل اصلی بدانیم ( چیزی که در فضای مجازی فارسی به شدت هوادار دارد و مورد تاکید قرار گرفته ) خیلی واقع بینانه نیست . شاید لازم است به این مسئله از دید  تقسیم افراد به محافظه کار و غیر نگاه کنیم و ببینیم چند درصد از تولید کنند گان و فعالان فضای مجازی به طیف محافظه کاران وابسته هستند و چند در صد به خارج از این طیف . بدیهی است که عدم درک شرایط و عدم توجه به گفته ها و خواسته های افراد و گروه های غیر محافظه کار منجر به تحلیل های اشتباه و ارائه راهکارهای نامناسب خواهد بود که صرفا با لیبل زدن روشنفکری و عوام به دو طرف مشکلی را حل نخواهد کرد . و در نبود ارائه مطالب و راهکارها ی مناسب با طیفهای غیر محافظه کار در فضای وب فارسی . طیفهای مذکور جذب رسانه های شنیداری و تصویری و یا مکتوب و یا ... خواهند شد که تلقی عمومی ما همگی بر این است که اهدافی خاص را همواره مد نظر خود داشته اند . لذا ابتدا درک صحیحی  از خواسته های طیفهای مختلف و سپس پیدا کردن نقاط مشترک در بین این اقشار مقدمه پیدا کردن راهکارهای مناسب برای تغییرات مناسب با کمترین هزینه ها و بیشترین موفقیتها خواهد بود .

۱۳۹۱ آذر ۲۷, دوشنبه

نشانه ها

در ابتدا توضیح بدم که منابع این نشانه ها سوراخ هستند
شبکه 10 تلوزیون اسرائیل اخیرا اعلام کرده باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا به ایران پیشنهاد مذاکرات مستقیم برسر موضوع هسته ای داده است . بر اساس این گزارش رییس جمهوری آمریکا چارچوب زمانی 4 تا 5 ماه را برای نتیجه بخش بودن مذاکرات تعیین کرده است وگفته شده در صورتی که این مذاکرات ناکام بماند ایالات متحده آمریکا به گزینه نظامی متوسل خواهد شد. البته با توجه به شناختی که پرزیدنت اوباما از خود ارائه داده ایشان نه تنها اهل حمله نیستند که حتی اهل ادعای آن هم نبودند حتی در زمان رقابتهای انتخاباتی و این گفته بیشتر نشان دهنده قطعی شدن مذاکرات و حتی حصول برخی نتایج است و ایشان قصد مانور روی موضوع را داشتند تا موضع ایالات متحده را قوی  و مصمم نشان بدهند .
در هفته های اخیر رسانه های آمریکا اشاره های پراکنده ای به انجام مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا به صورت محرمانه داشته اند .
صالحی در سوم نوابر در مورد مذاکره با آمریکا اعلام کرد منعی وجود ندارد و البته نظر نظر مقام معظم رهبری است . و در ایران خوب میدانیم که حتی اشاره به مذاکره با آمریکا چه عواقبی دارد و بعید است بدون چراغ سبز از بالاترین رده حکومت ایشان چنین جسور شده باشند 
شایعه مذاکره مستقیم انجام شده در سوئیس به تاریخ یکم دسامبر بین ایران و آمریکا با ذکر نام نماینده مذاکره کننده ایرانی همراه بوده . امروز دوشنبه 17  دسامبرهم یک مسئول ایرانی اعلام کرده مذاکرات با گروه 5+1 را به مسیر مناسب و نتیجه بخش هدایت میکنیم .
با توجه به نشانه های ذکر شده در صورت صحت  آنها و عدم بروز اتفاقات یک شبه که در کشور ما کم سابقه نیست تنها یک سوال باقی می ماند : " حالا من چی بپوشم؟ "