۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه

افزایش قیمت پسته ؛ پیشنهاد تحریم یا باز هم اقدام قبل از بررسی

تقریبا همگی از افزایش قیمت پسته اطلاع پیدا کردید . این روزها همه چیز گران میشود و البته پسته با یک جهش قیمت مواجه شده . همینطور اکثرا در جریان اس ام اس های تحریم آجیل برای عید قرار گرفتید . نگارنده چون در جریان برخی جزئیات نیست با سوالهائی مواجه شده :
- آیا محصول پسته نیاز به سموم و افت کشهای خارجی زیادی دارد که به علت افزایش قیمت ارز منجر به بالا رفتن بسیار زیاد قیمت تمام شده گردیده ؟ اگر چنین باشد که بحث تحریم موردی خرید پسته در شب عید موضوعیت ندارد .
- آیا به دلیل افزایش قیمت ارز میزان صادرات پسته افزایش چشمگیر داشته و میزان عرضه در مقابل تقاضا کاهش پیدا کرده ؟ در خبرها خبر ممنوعیت شش ماهه صادرات پسته شنیده شد که در کمتر از 48 ساعت خبر لغو این ممنوعیت را هم از دوستان شنیدم و البته از صحت هیچکدام هم مطمئن نیستم . در هر صورت اگر میزان عرضه و تقاضا در بازار نامتعال شده البته که تحریم شاید به تعادل بین عرضه و تقاضا کمک کند ولی بار معنائی تحریم برای این فرایند به نظر نامناسب می آید . طبیعی هست که در صورت افزایش قیمت یک کالا سبد خرید  برخی از دهک های خانوار از آن کالا تهی شود ( این یک پدیده ساده  و طبیعی در جامعه سرمایه داری است . و پسته هم میتواند بنا به دلیل عدم توازن عرضه و تقاضا و افزایش قیمت حتی تا ردیف خاویار خود را بالا بکشد ) با این تفاصیل اگر علت گرانی پسته در بازار این باشد دعوت به تحریم خرید این کالا شبیه به دعوت به تحریم خرید مثلا خاویار میباشد و صراحتا عرض میکنم که موضوعیت ندارد .
- آیا علت افزایش قیمت اقدام هماهنگ دلالان و وبورس بازان این محصول است ؟ اگر چنین باشد باید گفت کشاورزان و تولید کنندگان از افزایش قیمت هیچ سهمی از سود حاصله ندارند و صرفا دلالان در پی کسب درآمد کلان از این افزایش ناگهانی قیمت هستند و در چنین حالتی تحریم میتواند پاسخی محکم و موثر  در مقابل این اقدام  دلالان باشد .
اما واقعا دعوت کنندگان به تحریم پسته  بررسی لازم را در خصوص علت افزایش ناگهانی قیمت این کالا انجام داده اند ؟ یا صرفا با یک واکنش احساسی از روی فشار اقتصادی مواجه هستیم که نه هدف روشنی دارد و نه تاثیر آن مشخص است که  در کجا و بر روی چه گروه هایی بروز میکند ؟ این اقدام  آیا پشتوانه فکری به لحاظ ارزیابی اقتصادی  بر مبنای  تحلیل و بررسی ساده و اولیه را دارد یا صرفا یک هیجان اجتماعی بدون راستا و جهت است ؟ اقدامات بی هدف و بدون پشتوانه تحلیلی و بررسی میتواند اثرات نامناسبی از خود بجا بگذارد حد اقل اینکه میزان استقبال از اقدامات جمعی در آینده را به دلیل عدم اطمینان از چنین برنامه هائی کاهش بدهد . به همین لحاظ حداقل وظیفه پیشنهاد دهندگان چنین برنامه هائی ارائه دلایل و مستندات اولیه در این خصوص می باشد .

۱۳۹۱ بهمن ۲۱, شنبه

عکدمی و جنجال اسلام التقاطی

در برنامه موسیقی شبکه ماهواره ای پر مخاطب من و تو خانمی با حجاب اسلامی شرکت کرده و شوهری غیر مسلمان دارد و صدای آوازش را مردان نامحرم میشنوند و....
اول . انسانها در همه شئونات خود آزادند مگر وقتی آزادی دیگران را محدود کنند . از نظر بنده خانم مورد نظر به هیچ وجه مزاحمتی برای کسی ایجاد نکرده و کسی حق "اجبار" به ایشان برای تغییر در رفتارش را ندارد .
دوم . مسلمان بودن و یا مسیحی بودن یا بودائی بودن یا آتئیست بودن و یا ... هر کدام شرایطی دارد . فردی که نماز و روزه قضا ندارد به صرف ادعای خودش جزو آتئیستها قرا نمیگیرد و برعکس .
سوم . تحلیل رفتاری افراد ( به خصوص افرادی که در نوک پیکان توجه قرار میگیرند ) با اجبار انها به تغییر رفتار و یا دخالت در امور شخصی افراد فرق دارد.
چهارم . عده ای مسلمان دوآتشه بانوی مورد نظر را مورد توهین قرار میدهند که چرا اسلام را بد نام کرده و شئونات یک مسلمان را رعایت نمیکند و از طرفی عده ای زخم خورده  از اجبارهای اجتماعی حکومت اسلامی بانوی مذکور را مورد توهین قرار میدهند که مثلا فرزندانت حرامزاده اند بیچاره مسلمان و ...  و کلا در این راستا سخن میگویند که تو اگر مسلمانی باید ترک این نمایش کنی و به کنج منزل روی . که هر دو گروه جزو افراطیون به حساب آمده و سخت مشغول دخالت در امور شخصی افراد هستند .
پنجم . تحلیل رفتاری مملو از تناقض بانوی مورد نظر از طرف طیف بی دین بر این مبنا که اگر اسلام چنین و چنان است رفتار ایشان اسلامی نیست و اگر هر چیزی در دامنه اسلام میگنجد پس لابد موش پرستان و گاو پرستان و حتی بی خدایان هم مسلمانند و هر کدام یک قرائت جدید از اسلام ارائه میکنند به مذاق آن گروه از مسلمانان غیر متعصب که مایلند سنت اسلام را در فضای مدرنیته به روز شده نشان دهند و گاها خود در بین آن سنت و این مدرنیته معلق مانده اند خوش نیامده و این تحلیل رفتاری را که مبتنی بر اعلام تناقضات درونی رفتاری است بر نتافته و منتقدین را در ردیف فحاشان و افراطیون قرار میدهند و آنان را بر حذر میدارند از دخالت در رفتار شخصی افراد . بدیهی است که یکی از راه های فرار از بحث و مجادله تغییر صورت مسئله است و در این حالت این دسته از مذهبیون متمایل به مدرنیته که دلیل و برهانی برای رد این تناقضات رفتاری ندارند راه را در این دیده اند که نقد را نشنیده بگیرند و ناقدان را به کاری که نکرده اند متهم کنند . حال باید گفت با تهمت و فرار به جلو از نقد منتقدین  این گونه رفتارها فرار کردید با اندیشه درون خود چه میکنید ؟ آیا قصد دارید اسلام را تا حد یک دین التقاطی باری به هر جهت تقلیل دهید تنها به این دلیل که نام مسلمان را روی خود نگه دارید ؟ طبیعی است که نه تنها از بین مسلمین طرد خواهید شد بلکه از نظر طیف غیر مسلمان نیز گروهی التقاطی و بی هویت معلق بین زمین و آسمان تلقی خواهید شد . از آنجا رانده و از اینجا مانده . لذا نه در مقام بحث و جدل و اعتراف که در نزد خود تکلیفتان را با خودتان روشن کنید تا بدانید چه هستید و چه میخواهید و به کجا میروید .

۱۳۹۱ بهمن ۱۸, چهارشنبه

پشت پرده

با بازداشت یک روزه مرتضوی افکار عمومی به سمت احتمال تشدید درگیری بین صفوف حاکمیت سوق پیدا کرد و با آزادی سریع او سه احتمال عقب نشینی یک طیف از ترس افشاگری ؛ توافق طرفین به کوتاه آمدن در مقابل هم ؛ و احتمال آرامش قبل از طوفان مطرح شد . اما چیزی که بیشتر از هر چیزی افکار عمومی را هیجان زده کرد افشا شدن برخی از فسادهای پشت پرده مسئولین مملکتی بود . فسادی که عموما مردم معتقدند فراگیر است . همه آلوده آن هستند . و اگر کسی غرق در آن نباشد امکان قرار گرفتن در بین مدیران ارشد و مسئولین حکومتی را نخواهد داشت . تا حدی که دیدن یک اتوموبیل مدرن گران قیمت در سطح شهر مساوی است با دزد یا قاچاقچی وابسته به قدرت  دانستن راننده یا پدرراننده . ورای قضاوت و گمانه زنی در این خصوص که چقدر از این پیشداوری ها متاثر از واقعیات جامعه فعلی است و غیره صرف بی اطلاعی از واقعیات و در واقع  قرار داشتن اطلاعات در پشت پرده این ذهنیتها را هدایت میکند . در نبود رسانه های آزاد و امنیتی شدن همه فعالیتهای اقتصادی و سیاسی و از همه مهمتر پنهان کاری مسئولین در همه رده ها و جریانها ؛ فرهنگی را به وجود آورده که اعلام  عمومی موارد تخلف  کاری خارق العاده تلقی شود . در عرصه فوتبال مملکت هم میبینیم که از بازیکن و مربی و داور و بازنشسته و .... همگی حرف های زیادی دارند که در پشت تریبونها میگویند به زودی در باره فردی که در مقابلشان است مطرح خواهند کرد ولی این  وعده ها معمولا سالی یکی دوبار بیشتر اتفاق نمی افتد و مابقی تهدیدها در پشت پرده منجر به روبوسی و آشتی میشود . رئیس جمهور سابق محمد خاتمی در سال 84 جائی گفته بود نگران جریانی است که به زودی حتی ممکن است  رهبری را هم دور بزنند ( نقل به مضمون ) . برخی از علاقه مندان به ایشان یحتمل این پیش گوئی را حمل بر درایت و قدرت تحلیل نامبرده خواهند دانست ولی نگارنده معتقد است 8 سال دسترسی ایشان به پرونده های اطلاعاتی حقایقی را برای ایشان و همرده هایشان روشن کرده بود که متاسفانه بنا بر سنت همیشگی مسئولین نظام در کشور مردم در این زمینه نامحرم  تلقی شدند  و سوابق و مستندات در پشت پرده صرفا ابزار معاملات و چانه زنی ها باقی ماند . ممکن است این سوال مطرح شود که این شناخت برای شخص اول مملکت که دسترسی های بسیار بالاتری به اطلاعات محرمانه دارد مقدور نبود ؟ در پاسخ میتوان گفت بازی شطرنج سیاست در مبنای آگاهی از رفتار حریف و سبک سنگین کردن امکانات و پتانسیل خود و دیگری شکل میگیرد و فرض را میتوان بر این گذاشت که با علم به چنین اهدافی فرد و همراهانش را  بنا به شرایط زمانی و ... به بازی میگیرند تا در زمان و موقعیت مناسب بعد از مهیا شدن و تجدید قوا آنها را هم به کنار بگذارند . هر چند که درطول این زمان امکان قدرتمند شدن حریف و تغییر شرایط را هم نمیتوان منکر شد . 
در هر صورت اهم  جریانات هنوز هم در پشت پرده در جریان است . روال مطیع گردانی و حذف مخالفین و منتقدین در پروسه زمان بر و آرام خود در جریان است . هر از گاهی که گوشه ای از این پرده بزرگ تکانی میخورد  افکار عمومی در جلوی پرده به هیجان می آیند و ملتهب میشوند ولی نمایش همچنان در پشت پرده در جریان است .