۱۳۹۲ خرداد ۲۷, دوشنبه

عبور از خاتمی / عبور از روحانی

بعد از پایان دوران هشت ساله دولت خاتمی دو نظریه در خصوص علل ناکامیهای دولت خاتمی مطرح بود که هر دو نظر عملا در تقابل با یکدیگر بودند . گروهی معتقد بودند که خاتمی در راستای  عمل به خواسته های عمومی مردم اگر نگوئیم تمایلی نداشت حداقل توان آن را نداشت و نیاز بود که از خاتمی عبور شود و جامعه در قفل و بند معذوریتهای مذهبی و اعتقادی خاتمی خود را پایبند نکند . در طرف مقابل گروهی دیگر معتقد بودند که خواسته های افراطی و خارج از اصول برخی اطرافیان و دانشجویان و بخشی از بدنه جامعه دستگاه حاکم را به شدت تحریک میکرد تا در مقابل کلیت جریان موسوم به اصلاحات ایستادگی کنند . گروه اول معتقد بودند که باقی ماندن در شرایط مورد نظر حکومت و عقب نشینی قدم به قدم شخص خاتمی منجر به روی کار آمدن مجلس هفتم و نهایتا دولت احمدی نژاد شد و گروه دوم معتقد بودند که تند روی ها در طرح مطالبات منجر شد که اصلاحات از  اهداف اصلی خود باز بماند .
امروز نیز همان دو نوع تفکر در جامعه مطرح است و هر کدام موضوع قدیمی را دوباره تکرار میکند و فقط به جای نام خاتمی نام روحانی ذکر میشود . گروهی در پی طرح مطالبات از قبیل آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر کاندیدهای معترض دوره قبل ریاست جمهوری و تا طرح شعارهائی چون حجاب اختیاری قدم پیش گذاشته اند و معتقدند نباید کنار کشید و صرفا ناظر و دنباله روی دولت جدید  باقی ماند و در طرف مقابل برخی طرح مسائلی چون آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر و .. را بسیار افراطی دانسته و حتی معتقدند باید به عنوان خطوط قرمز دولت جدید از پرداختن به این موضوعات پرهیز شود .
جدای از قضاوت بین این دو نگاه که مخاطبین هر کدام گرایشات خود را کما بیش به این دو نوع نگرش دارا میباشند صرفا میتوان گفت بیشترین کشاکش ها در اطراف دولت جدید این بار نیز بین دولت و بدنه قدرت از یک سو و بین دولت و بخشی از هواداران دولت  از سوی دیگر خواهد بود . و باید منتظر بود و دید که تمایل دولت جدید عملا به کدام سمت بیشتر نمود خواهد داشت .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر