۱۳۹۰ شهریور ۱۲, شنبه

سبزها و غائله آذربایجان

اونائی که فراخوان میدن برا مثلا الله اکبر گفتن سر پشت بوم و کسی ازشون استقبال نمیکنه حتی در حد یه خز بازی و آب پاشی وقتی میبینن جریانهای اجتماعی بدون اونها میتونه چنین تجمعاتی رو برپا کنه که حتی پس از به خشونت کشیده شدن تو هفته بعد هم دوباره تو ارومیه و تبریز و شاید شهرهای دیگه که من خبر ندارم تکرار میشه چه حسی دارن الان؟ مثلا حسودیشون شده ؟ یا احساس خیط شدن بهشون دست داده یا چی؟ لال شدن الان؟
طبیعیه که اگه الان لالمونی بگیرن فردا کسی تره هم به ریششون نبنده که الانش هم ... والا چی بگم .
چیزی که الان دیده میشه اینه که ارتباط بدون رسانه در لایه های اجتماعی هنوز وجود داره و با قدرت تمام میتونه تاثیر گذار باشه و اگه در جای دیگری میبینیم که عمل و اثری از یک گروه و جریان نیست علتش رو در چیزهای دیگه باید جستجو کرد.

پی نوشت:لازم به توضیح میدونم که واژه غائله رو بنا به سبقه تاریخی مشروطیت انتخاب کردم که از طرف حکومت در خصوص قیام مردم آذربایجان به کار برده میشد و در زمان جنگ جهانی دوم هم از طرف حکومت پهلوی در مورد پیشه وری و جریان های سیاسی اون زمان به کار رفته وگرنه پر واضحه که این یک کنایه است و قصد بی احترامی به حرکت اجتماعی هموطنان خطه آذربایجان در کار نبوده و نیست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر