۱۳۹۰ بهمن ۲۵, سه‌شنبه

در رد مدعای فراگیر بودن سبزها

بار ها پیش آمده که هنگام بحث و تبادل نظر با نیروهای متمایل به سبز با این عبارات مواجه میشویم که " جنبش سبز یک جنبش فراگیر است و همه سلایق و فلان را پوشش میدهد " . این بیان زمانی که اهداف کوتاه مدت و دراز مدت سبزها در ابهام قرار دارد بیشتر به یک بیان کاسبکارانه شبیه مینماید که قصدش جذب حد اکثری مشتریان این آشفته بازاری است که میدانید . از تعدد مشتریان خود اعتبار و وجه و وزن سیاسی کسب میکند اما این جریان سیاسی در مقابل برای به اصطلاح مشتریان خود چه کالائی ارائه میکند ؟ آنها را به کدام مقصد رهنمون است ؟ از چه مسیری ؟ در چه زمانی ؟ و خیل بیشمار سولاتی که تا کنون بی پاسخ مانده و مهمترینشان که آیا سبزها به دنبال اصلاح حکومت فعلی هستند یا بر اندازی آن ؟ سوالی که بسیار شفاف است و پاسخی شفاف میطلبد . پاسخی که پر واضح است هر چه باشد منجر به جدائی بخشی از دنباله روهای این جریان خواهد شد . چیزی که لیدر های سبز از آن واهمه دارند . وقتی که باور داریم این دو طیف با هدفهای متفاوت و حتی متضاد راه ها و برنامه های کوتاه مدت و دراز مدت متفاوتی را باید پیش رو داشته باشند به اهمیت شفاف سازی هر چه سریعتر این امر پی میبریم . اصلاح طلبان حکومتی که تا کنون لیدر های ارشد جریان سبز بوده اند به کرات گفته اند که قصد عبور از حکومت فعلی را ندارند و نظریه هائی چون پرهیز از خشونت و آگاهی رسانی را راهکار پیشنهادی خود ارائه داده اند ولی بار ها یاران و مشاورانشان گریز هائی زده و میزنند که حکومت راه هر گونه اصلاحی را میبندد . و وقتی پس از مدتها در آستانه فراموشی قرار میگیرند با پیشنهاد رو آوردن به خیابانها قصد روحیه دادن به پیروان خود را می کنند شاید که انفعال دراز مدت خود را قلقلکی داده باشند . و جالب اینکه توقع حضور تمامی اقشار منتقد نظام را در برنامه های خود دارند چرا که جریان سبز را فراگیر میدانند . اما اگر پیشنهاد مشابهی از سوی هر جریان و گروه دیگری مطرح شود آیا حاضر به مشارکت هستند ؟ (البته اگر جریان دیگری غیر از خود را برایش قائل به ذات وجودی باشند ) اما از سوی دیگر با توجه به انتقادات متفاوتی که به لیدر های کنونی جریان سبز وارد میشود که موضوع این کلام نیست و همین مبهم بودن مواضع و اهداف و برنامه ها هر بار با ریزش هواداران خود مواجه شده و خواهد شد و البته در رویکرد به خیابانها ممکن است افراد دیگری که با تفکر لیدر های سبز موافق نیستند ولی چاره کار را در کف خیابانها جستجو میکنند به این دعوتها جواب مثبت بدهند که این خود باعث بروز شکاف بیشتر در میان نوع هواداران این جریان و نگرش و روش و اهداف آنها می شود . خلاصه کلام این که اگر جریان سبز به دنبال اصلاح امور است باید اهداف و برنامه ها و روشهای خود را شفاف اعلام کند و از نیروهای برانداز تبری جوید و در همه محافل و حتی گفتگو ها مرز بندی خود را با آنها مشخص کند و صرفا روی نیروهای معتقد به اهداف و روشهای خود تکیه کند و فکر موج سواری از امواج نارضایتی و انتقاد به نفع خود را از سر بیرون کند چرا که قطعا هر روز بیش از گذشته با منتقدین و سوالهای بی پاسخ مانده آنها روبرو خواهد شد . و اگر به دنبال تغییرات بنیادی ( یا همان براندازی ) نظام کنونی است ( که هیچ مستندی دال بر این موضوع مشاهده نشده ) باید گفت : شتر سواری دولا دولا نمیشود . و این هدف برنامه و راه و روش متفاوتی میطلبد .
پی نوشت : پر بیراه نیست که انتظار داشته باشیم برخی از نیروهای هوادار جریان سبز ادعا کنند که همیشه از نیروهای برانداز و گفتمان بر انداز پرهیز کرده و میکنند ولی به آنها یاد آوری میکنم که گفتمان اصلاحات با گفتمان براندازی متفاوت است و اگر چنین مدعائی دارند منبعد باید تمام سخنها و مواضع و انتقاداتشان در چارچوب اصلاح طلبی و الزامات آن باشد و بد نیست اگر بررسی کوچکی انجام بدهند تا مشخص شود تغییر چه چیزهائی مرز بین اصلاح طلبی و تغییر حکومت را شکل میدهد و منبعد از آن تغییرات و بیش از آن سخن نگویند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر