۱۳۹۳ آبان ۲۷, سه‌شنبه

خشونت به مثابه راهکار

از حرف تا به عمل چقدر راه هست ؟ گاهی بسیار کوتاه و گاه آنچنان دور که حرف هرگز به عمل نمی نشیند .
رویکردهای خشن در گفتار و نوشتار هر چند در بیشتر اوقات  طعنه به طنز موقعیت است ولی در کنه این کنایه ها چه چیزی دیده میشود ؟ چند بار با نوشته هائی با این مضامین که " لیاخوف کجائی  که یادت به خیر "  یا  " هیتلر یه چیزی میدونست که داشت نسل اینا رو از ریشه میزد " و ..... در نوشته های شبکه های مجازی مواجه شدید ؟ اینکه فشار رفتار مجلس  ( فرمایشی ) واکنشی  برای یاد آوری به توپ بستن مجلس توسط لیاخوف روسی باشد یا جنایات اسرائیل در نوار غزه طعنه هائی از کشتار یهودیان در داخائو و آشویتس و ... را سر زبانها بیندازد نشان از چیست ؟ اجازه بدهید از آن سوی جوب و اعمالی چون اسید پاشی و چماق واعدام و شلاق و غیره چیزی نگوئیم و صرفا به اهالی مقیم همین سمت جوب فکر کنیم . این مقدار ارجاع به خشونت هر چقدرش هم که طنز و هجو صرف باشد باز هم بیانگر این موضوع است که خشونت به مثابه راهکار یکی از گزینه های روی میز شده و هر روز طرفدارن بیشتری پیدا میکند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر