۱۳۹۰ دی ۲۳, جمعه

بحران اقتصادی و بحرانهای اجتماعی پیش رو

با توجه به آشفتگی اقتصادی پیش آمده در جامعه و ضعف آشکار نظام برای مهار بحران وپیش بینیهای بسیار تلخی که در خصوص آینده نزدیک اقتصادی کشور توسط افراد داخل نظام از رئیس با نک مرکزی گرفته تا رئیس اتاق بازرگانی صورت گرفته ؛ پیش بینی التهاب و تنشهای اجتماعی دور از ذهن نیست . کمتر کسی را میتوانید در جامعه پیدا کنید که شخصا متوجه افزایش چشمگیر ناامنی اجتماعی نشده باشد . تعداد سرقتهای خیابانی و زور گیری و ...همگی نشان از فراگیر شدن فقر در جامعه در کنار ناتوانی پلیس در مهار اینگونه جرائم دارد. حال با توجه به موج تورم پیش رو بخش قابل توجهی از جامعه که به لحاظ اقتصادی در لبه خط فقر به سر می بردند با سرعتی باور نکردنی به زیر خط فقر سقوط خواهند کرد . منجمله بخش اعظم کارگران و کارمندان . تحمل این بحران معیشیتی زمانی که نیروهای فعال و شاغل در بروز آن هیچ نقشی نداشته اند موجب نارضایتی در میان این شاغلان و خوانواده های آنها خواهد شد که نحوه بروز آن کاملا قابل پیش بینی نیست . البته به علت نبود تشکیلات سازمان یافته در بین این گروه ها امکان کنترل و جهت دادن به اعتراضات این اقشار تقریبا دور از ذهن به نظر میرسد و نافرمانیهای مدنی تلافی جویانه محتمل ترین واکنش به نظر می آید .
در این میان آن بخش از جامعه که تا کنون به سختی امرار معاش میکردند در شرایطی قرار خواهند گرفت که واژه مناسبی برای بیان آن پیدا نمیکنم .بدیهی است که رفتارهای قانون شکنانه و تعرض به دیگران از طرف این افراد کاملا قابل پیش بینی باشد . در زمانی که بی نظمی و نا امنی در جامعه فراگیر شود و مشکلات اقتصادی جدی بخش اعظم جامعه را در برگیرد امواج نارضایتی عمومی تنها به دنبال راه حلهای فوری و ضربتی خواهد بود . جامعه ای که فاقد سازمانها و تشکیلات مردم نهاد و صنفی است در زمان بحران و تنش بهترین بستر برای موج سواران خواهد بود . بدیهی است که در این میان نیروهای درون حکومت به لحاظ سوابق خود شانس هیچ گونه استقبالی از سوی مردم را نخواهند داشت . شرایط پیش آمده چون صرفا ناشی از عملکرد سه دهه حکومت خود محور تلقی خواهد شد هر جریانی که به نحوی در بخشی از حکومت نقش داشته مقصر قلمداد خواهد شد .
مخالفین ظاهری روحانیون که امروزه بخشی از قوه مجریه و مقننه را در اختیار دارند و اصلاح طلبان حکومتی و تکنوکراتهای کارگزارانی و چپهای مذهبی ذوب شده در دوران طلائی امام راحل هر کدام به نحوی در پروسه ای که کشور را به این پرتگاه سوق داده مقصر قلمداد خواهند شد هرچند که طرفداران هر بخش سعی کنند خود را از این فرایند مبری جلوه دهند و مشکل را متوجه سایر گروه ها و بازه های زمانی بدانند .
در چنین شرایطی و با توجه به عدم حضور فعال تشکیلات و سازمانهای مردمی جهت تنویر افکار عمومی ؛ و ارائه برنامه و راه حلهای برون رفت از بحران فرصت طلبهای ناشناس و بدون سابقه شانس اول برای این موج سواری خواهند بود که احتمالا نه از داخل ایران که از خارج ایران و فقط با حمایت و کمکهای خارجی میتوانند منشا اتفاقاتی در جامعه شوند . لذا در آینده نزدیک شاهد فعالیتهای فزاینده وروز افزون این افراد و جریانها خواهیم بود و واقعیتی که باید بپذیریم این است که برای بسیاری اقدامات خیلی دیر شده است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر