۱۳۹۰ دی ۲۰, سه‌شنبه

تمایل جمعی

1 این روزها بحث پیرامون رضا پهلوی که القابی چون شاهزاده رضا و ربع پهلوی و .. را از طرف طیفهای مختلف در یافت کرده بسیار زیاد شده . این بحثها تماما نشانه هر چیزی که نباشد بیانگر این موضوع هست که ایشان به صورت روز افزونی در محافل مختلف بیش از بیش مطرح میشوند . چه از طرف سلطنت طلبان دو آتشه و چه از طرف دیگرانی که وجود دیگری را هرگز برنمیتابند و چه از طرف ناظران بی نظر. ولی این موضوع که جایگاه رضا پهلوی در جامعه فعلی ایرانیان کجاست قطعا نیاز به تحلیل و بیش ازآن به کارهای آماری میدانی دارد که دومی غیر قابل دسترس مینماید . اما آنچه فرا از رضا پهلوی یا جنبش سبز یا انقلاب یا دخالت نظامی قابل بررسی است نقش طیفهای جامعه و میزان تاثیر گذاری آنهاست . نگارنده معتقد است شکل فعلی طبقات جامعه در بین ایرانیان به نحوی شکل گرفته که گروه های مختلف درون آن در حداقل تماس و حتی اطلاع از سایر گروه ها قرار گرفته اند و هر آنچه میگویند و میپندارند صرفا بر اساس دریافت خود از گروه پیرامون خود بوده و با برآیند کل جامعه سازگار نیست . آنچه ما در این گروه ( گروهی که با ابزار شبکه های اجتماعی در ارتباط است و از اقشار پائین دست و عوام جامعه بسیار فاصله پیدا کرده ) مطرح میکنیم نیز از توصیف ذکر شده خارج نیست . ولی اگر قرار باشد حکمی صادر نکنیم و فقط به احتمالات و شاید ها بپردازیم ممکن است بتوانیم کمی به واقع بینی نزدیکتر شویم . 2 اقداماتی هستند که ما هرگز به تنهائی به سمت آنها نمیرویم . مثل کشتن یک روسپی و آتش زدن جنازه او یا دور گرداندن یک کلفت در شهر چون در دربار کلفتی میکرده و ..... ولی زمانی که حرکتها به صورت جمعی انجام میشود میبینیم که این اتفاقها غیر محتمل و غیر ممکن نیست . کمتر تماشاگر ورزشی را میشود سراغ کرد به تنهائی برود و به سمت هوادارن تیم حریف سنگ پرتاب کند ولی وقتی این اقدام به صورت جمعی شد میبینیم که سنگ کم میآید و صندلی های ورزشگاه را هم از جا میکنند برای اقدام گروهی . شاید شما این پدیده را با نام جوگیری یاد کنید یا هر چیز دیگر ولی در ماهیت این امر تغییری حاصل نمیشود . 3 در انتخابات سال هشتاد با پدیده ای مواجه شدیم که بیشتر از هر چیزی با عنوان پوپولیسم و عوام فریبی از آن یاد شد و این موضوع بیشتر از هر چیز دیگر نمایان کننده این امر است که کلیت جامعه ایران پتانسیل این را دارد که تهییج شود . تحریک شود . و با تبلیغات هدف دار متقاعد شود . ( نگارنده معتقد است در انتخابات ریاست جمهوری سال 80 آقای احمدی نژاد در مقابل آقای هاشمی رای مردم را جمع آوری کرد و موفق شد ) 4 در پی حوادث پس از انتخابات 88 جمع زیادی از مردم ناراضی از طیفهای مختلف پس از اعلام نتایج رسمی دست به اعتراضات گسترده ای زدند که نیاز به تشریح ندارد . نتیجه این اقدامات در کوتاه مدت برای عموم جامعه چیز قابل توجهی نبود مگر شکستن هیبت تقدس رهبران عالی رتبه مذهبی و حکومتی . و از طرف مقابل سرخوردگی در بین ان گروه از ناراضیان جامعه که به طبقات پائین دست تعلق داشتند و بخشی از طبقه میانی جامعه که فقط راه یک شبه را مد نظر داشت 5 در سال 1376 موجی که به نام 2 خرداد معروف شد شامل طیفهای مختلف ناراضی جامعه بود که به تعبیری رای آنها نه بزرگ به حاکمیت بود ولی وقتی پس از دو سه سال شکستهای مختلف که از طرف جناح بالا دست به جریان اصلاح طلبان حکومتی تحمیل شد مردم در انتخابات شوراها ( به تعبیری آزاد ترین انتخابات تاریخ معاصر ) از جریان اصلاح طلب ناامید نشان دادند و جناح رقیب در یک رقابت کاملا آزاد و دموکراتیک قاطعانه پیروز میدان شد . 6 این که اکنون بگوئیم شرایط امروز جامعه به لحاظ نا امید شدن از جریان سبز مشابه همان شرایط جامعه در زمان انتخابات شوراها ی زمان اصلاحات است از دید نگارنده دور از واقعیت نیست هر چند که دیگرانی بنا به جایگاه گروهی خود و تعبیر خودشان از شرایط با توجه به محدوده نگرششان این را رد کنند ( نگارنده هم قطعا از این عیب مصون نیست ولی با توجه به برداشت خود از شرایط جامعه که در بندهای 3 و 4 اشاره ای به آن شد اعلام نظر میکند ) 7 حال در چنین شرایطی اگر تبلیغات به روی اقدامی باشد که نوید تحولات کوتاه مدت بدهد نتیجه از قبل مشخص است . عوام که اکثریت جامه فعلی را تشکیل میدهند به این موضوع توجه میکنند چه جایگزینی سریع برای حاکمان مثل رضا پهلوی یا حتی اقدام نظامی خارجی و... و توقع تحلیل و آینده نگری و واقع بینی از قشر عامی کشور در این خصوص قطعا بی پاسخ خواهد ماند . و در چنین شرایطی حتی در زمان بی ثباتی ناشی از هر پدیده ای ( چه بحران اقتصادی شدید منجر به فقر یا درگیریهای خیابانی یا درگیری نظامی در سطح کلان کشور با نیروهای خارجی و ...) در جامعه میتواند منجر به بروز تمایلات جمعی در بین جامعه شود . آنچه که هیچ فردی به تنهائی از آن سخن نمیگوید تبدیل به رفتار روزمره جمعی شود . از حرکت شعار گونه با فریادهای جاوید شاه برای شاهزاده رضا پهلوی ِ نجات بخش تا لینچ کردن افرادی که مشکوک به همکاری با نیروهای سرکوبگر بوده اند تا استقبال از حمله نظامی ( که این آخری به نظر بنده کم احتمالترین امکان خواهد بود ) .و بیشتر از همه بروز اقدامات تلافی جویانه علیه هر آنچه طی سالیان باعث فشار روانی و اقتصادی بر افراد شده که مصادیق آن در ذهن همه ما موجود است . در چنین شرایطی آنچه تاثیر گذار است جریانهای تبلیغی که اقدام به تحریک احساسات عوام کنند میباشند . آنانی که در قبل فرصت اقدام داشته اند فارق از علل ناکامی آزموده شده تلقی خواهند شد ( همانند اصلاحطلبان حکومتی ) و آنان که نیت و هدف و برنامه شان نامعلوم ( به خصوص به علت عدم امکان گفتگو و فضای لازم برای بیان خود و نظراتشان به علت برخوردهای غلط مخالفان چه حزب اللهی چه آنان که به سبز اللهی معروف شده اند ) بیشترین شانس اقبال را برای استفاده از فرصت دارند .و دریغ و افسوس بر فرصتهای از دست رفته برای ارتباط گیری با اقشار مختلف تنها گزینه پیش رو برای آنانی است که بر آگاهی رسانی اعتقاد دارند ولی در عمل ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر